یکی از موضوعات مهم حقوق بین الملل، که علما و دانشمندان حقوق را به تبیین مبانی و جایگاه آن واداشته است، مسئولیت بین المللی دولتها است. در واقع، مسئولیت بین المللی دولتها، ضمانت اجرای تعهدات بین المللی دولتها است. در خصوص مبنا ، اساس و پایه های مسؤولیت بین المللی دولت، نظریات حقوقی متفاوتی توسط حقوقدانان بین المللی بیان شده است. اساس بحث در مسئولیت بین المللی دولتها این است که چه کسی، نسبت به چه چیزی ، چرا و چگونه مسئول است و چه راههایی برای جبران آن وجود دارد.
مفهوم مسئولیت بین المللی
نظریه ژان بدوان درباره مسئولیت بین المللی دولتها بر این مبنا قرار گرفته که مسئولیت بین المللی نهادی حقوقی است که به موجب آن اگر دولتی مرتکب عملی خلاف حقوق بین الملل شود باید جبران خسارت نماید.
شارل روسو نقشی اساسی به این نهاد حقوقی داده است، به نظر ایشان حقوق بین الملل از خیلی لحاظ ابتدایی است، تقریباً در مقابل اعمال حقوق، ضمانت اجرایی نمیشناسد و فقط تا حدودی در مقابل موضوعات با تابعان خود قائل به شناخت ضمانت اجراست. به همین جهت دعاوی بین المللی معمولاًجنبه ترمیمیدارد تا ابطالی. مسئولیت دولتها، اساساً ناشی از قواعد حقوق بین الملل عرفی است و تلاش جامعه جهانی در تصویب کنوانسیون جامعی برای تعیین مسئولیت بین المللی دولتها، هنوز به نتیجه نرسیده است.
عناصر تشکيل دهنده مسئوليت بین المللی دولتها
براي تحقق مسئوليت بين المللي دولتها وجود چهار عنصر زیر لازم است:
الف- وجود دولت یا حاکمیت سیاسی
وجود عنصر سیاسی براي تحقق مسئوليت بين المللي، امري لازم و ضروري ميباشد، زيرا دولتها بر اساس عنصر سیاسی و حاکمیتی شکل میگیرند و حائز شخصیت حقوقی مستقل میگردند و در چارچوب قواعد و مقررات بين المللي از حقوق و تکاليفي برخوردار ميگردند. از قرن بيستم به بعد، جامعه بين المللي، اشخاص حقوقي و حتي حقيقي را هم داراي حقوق و تکاليف ميداند. سازمانهاي بين المللي در چارچوب اهداف مشخص شده در اساسنامه خود براي اينکه به وظايف محوله خود عملی کنند، از ميزاني شخصيت بينالمللي بهرهمند ميگردند، ولي اهليت آنها همچون اهليت دولتها، کامل نميباشد زيرا حدود آن مطابق با اساسنامه شان مشخص ميگردد، درحاليكه دولتها از اهليت کاملي برخوردارند و ميتوانند اهلیت انعقاد معاهدات بينالمللي، صلاحیت و اهلیت ایجاد روابط بین المللی را به طور کامل داشته باشند.
ب- وجود عمل خلاف (فعل متخلفانه)
يک دولت يا سازمان بين المللي، زماني مسئول شناخته میشود وموظف به جبران خسارت میباشد که فعل يا ترک فعل مغاير با تعهدات حقوقي خود ناشي از قواعد حقوق بينالملل (معاهده، عرف، اصول کلي حقوقی و يا قرارداد دوجانبه) را مرتکب شود، زيرا تخلف و سرپيچي از هر کدام موجب مسئوليت تابع متخلف ميگردد. یکی از شرایط تحقق مسئولیت مدنی، این است که فعل زیان باری بهوقوع پیوسته باشد، تا حق مطالبه خسارت برای زیان دیده ایجاد گردد.(خواجه پیری، ۱۳۸۰: ۴۷)
عمل زیانبار ممکن است از طریق یک شخص خصوصی، تحقق یابد یا از طریق یک شخص عمومی؛ اما مقررات حقوقی معمولاً «بهره بردار» یا مؤسساتی که به فعالیتهای مضر میپردازند، را مورد خطاب قرار می دهد. تعریف بهره بردار عبارت است از: «بهرهبردار کسی است که بر فعالیتهای زیانبار، نظارت عملی مستقیم و مؤثر دارد و فعالیتهای تخصصی را اجرا میکند.» بهره برداران بهموجب رهنمود یا دستورالعمل سال ۲۰۰۴ اتحادیه اروپا، دو تعهد عمده دارند:
اولاً- تعهد به فعل: در صورتیکه خطر قریب الوقوع باعث ایجاد ضرر و زیان گردد، باید بلافاصله اقدامات پیشگیرانه اعمال شود و در صورت عدم امکان، باید مقام صالح در جریان قرار گیرد و اطلاع داشته باشد.
ثانیاً- جبران ضرر و زیان و پرداخت خسارت: در صورت ورود زیان، باید به مقام صالح اطلاع داده و منبع آلودگی مهار و کاهش یابد، همچنین خسارات وارده جبران شود.
بنابراین نقض وظیفه[۱]، یکی از پایههای اساسی تحقق مسئولیت بین المللی دولتها است.
ج- ورود ضرر و زیان یا خسارت
دولت زیاندیده که تقاضاي جبران خسارت دارد باید بتواند ثابت کند که در نتيجه نقض يک قاعده حقوقي يا يک تعهد بينالمللي به او ضرر و زیان و یا خسارت وارد شده و يا در صورتيكه يک قاعده حقوقي نقض نگرديده، حداقل يک رابطه علت ومعلول روشن وغير قابل انکار بين عمل دولت مسئول و خسارت وارد شده، وجود داشته باشد.خسارت درحقوق بين الملل، گاهی مادي، که جبران آن بهصورت پرداخت غرامت به دولت زيانديده ميباشد و گاهی معنوي، كه جبران خسارت آن از طریق جلب رضايت زیاندیده ميباشد و گاهی نیز هم مادی و هم معنوی است. از سوی دیگر ضرر از لحاظ رابطه بین خسارت وارده و فعل زیانبار به دو دسته تقسیم میشود:
اولاً- ضرر مستقیم یا بلاواسطه؛ زیانی است که بین آن و فعل زیانبار رابطه علیت وجود داشته باشد.
ثانیاً- ضرر غیرمستقیم یا با واسطه؛ زیانی که بین آن و فعل زیانبار رابطه علیت محسوسی وجود نداشته باشد. (خواجه پیری، ۱۳۸۰: ۴۷)
علاوهبراین، برای احراز و تحقق مسئولیت بینالمللی دولتها، ورود ضرر و خسارت باید مسلم باشد و همچنین خسارت باید به صورت مستقیم وارد شده باشد. منظور از مسلم بودن ضرر و خسارت این است که در دعوی مطالبه خسارت، لزوماً میبایست ضرر، قطعیت داشته باشد و به صرف احتمال و تصور ایجاد آن نمیتوان جبران زیانی را که موجود نیست و ممکن است ایجاد نشود، خواستار شد. بنابراین، ضرر در زمان مطالبه میبایست ایجاد شده باشد تا مدعی بتواند، وجود آن و تضرر خویش را اثبات کند. منظور از مستقیم بودن خسارت این است که ضرر و زیان بایستی بلاواسطه از فعل زیانبار ناشی شده باشد. (خواجه پیری، ۱۳۸۰: ۴۲-۴۳)
د-رابطه سببیت
یکی از مهمترین و دشوارترین مسأله انتساب مسئولیت بین المللی به دولت، یافتن رابطه سببیت میان اعمال دولتها و خسارات ایجاد شده است.. برای اینکه بتوان به مسئولیت دولتی استناد کرد، دولت خواهان در ابتدا باید ثابت کند که عمل زیانبار، منتسب به دولت خوانده است. سپس دولت خواهان (زیاندیده) باید سه عامل دیگر را نیز به اثبات برساند:
اولاً- نقض یک تکلیف بین المللی؛
ثانیاً- رابطه ی سببیت بین عمل انجام شده و خسارت وارده؛
ثالثاً- وجود خسارت مادی ( سید فضلالله موسوی، :۴۶٫)؛
اثبات رابطه سببیت میان عمل زیانبار شخص و زیان وارده به دیگری، از مهمترین مسائل مسئولیت بین المللی است. چرا که ممکن است زیانی برای نوع بشر هنوز ناشناخته باشد و نتوان سبب آن را به سهولت شناخت و یا اینکه آثار آن، سالیان سال بهطول انجامد تا آشکار شود؛ این دشواریها، مایه شکست بسیاری از دعاوی در محاکم قضائی شده است.
كميسيون حقوق بين الملل كه تدوين و توسعه حقوق بين الملل را بر عهده دارد، دو طرح را در خصوص مسئولیت بینالمللی به تصویب رساند. طرح اول در سال ۲۰۰۱ در خصوص مسوليت بينالمللي دولتها و طرح دوم در سال ۲۰۱۱ در خصوص مسئوليت بين المللي سازمانهای بین المللی. (عابدینی و روزگاری، ۱۳۹۳)
برای مطالعه بیشتر به کتاب حقوق بین الملل عمومی نوشته دکتر عباس پورهاشمی و پرنده مطلق، نشر دادگستر، ۱۳۹۵ مراجعه فرمایید.
[۱]Sic Utere